قولی که به مردم داده بود اول قولش را از خدا گرفته بود تا میلیونها نفر را شاد کند.

افشین قطبى گفت: دیروز رویایى ترین روز عمرم بود. سرمربى تیم فوتبال پرسپولیس اظهار داشت : بازیکنان من نمایش بسیار خوبى داشتند و من بسیار خوشحالم. امروز رویایى ترین روز دوران مربیگرى من بود. پرسپولیس از ابتداى فصل تا انتها بهترین تیم بود و با ۶۵ امتیاز قهرمان شد! قطبى خاطرنشان کرد: بازیکنان ما براى پیروزى تمام احساس و توان شان را گذاشتند. از تمام مجموعه پرسپولیس که اگر بخواهم نام تمامى آنها را ببرم ساعت ها طول مى کشد، تشکر مى کنم اما فراموش نکنید حبیب کاشانى و محمود خوردبین قلب خود را براى این تیم دادند. وى درباره بازى تیمش مقابل سپاهان اظهار کرد: ما حدس مى زدیم در لحظات پایانى بازى تیم ها دچار خستگى شوند و همین اتفاق درباره سپاهان افتاد و آنها چون تمرکز نداشتند گل خوردند. قطبى درباره احتمال تمدید قراردادش با پرسپولیس افزود : فعلا مى خواهم از این احساس لذت ببرم و بعداً در این مورد صحبت مى کنم. سرمربى تیم پرسپولیس درباره ابراز احساسات تماشاگران گفت: چنین صحنه هایى را در تمام عمرم ندیده بودم با پرش هایم توانستم از میان تماشاگران عبور کنم اما به هیچ عنوان از این موضوع ناراحت نیستم و بسیار خوشحالم که این احساسات تماشاگران را شاهد بودم. من این قهرمانى را به هواداران تیم تقدیم مى کنم. قطبى درباره مسایل فنى بازى تصریح کرد: ما پس از گل تا اندازه اى تمرکزمان را از دست دادیم اما در نیمه دوم روى ضعف بازیکنان سپاهان حساب مى کردیم و توانستیم با برخى تدابیر این تیم را شکست دهیم. در هر صورت این قهرمانى حق پرسپولیس بود چرا که فرصت هاى بسیارى را از دست داد و یک پنالتى صد درصد نیز براى تیم ما گرفته نشد.
بهارِ من نوشتی که من هم بیام! چطور از این اقیانوس آب بگذرم؟ و قبر برادرم رو این طرف تنها بگذارم. کاش می فهمیدی که اون چهار سنگ قبر من رو به این زمین پیچان و ناآرام چهار میخ کردن. و من در سرزمینی می مونم که برای بُن دَهِش بر روی خاکش عزیزترین اسماعیل وجودم رو قربانی کردم.
ای کاش فردوسی نبود و ای کاش شاهنامه نبود و ای کاش کسی ما رو تشویق به بَر کردن شعر شاهنامه نمی کرد تا احساسِ پهلوانی نمی کردیم و باور می کردیم این زمینِ بی تاریخ جایِ موندن نیست! بهم بگو این خاک چقدر باید زخم بخوره تا ما خجالت بکشیم؟ نگو که کاره ای نیستیم
کاش می شد با تو باشم
باز می شد عاشق بشم
توی آینه ی نگات
تا همیشه دیده شم
اما تو رفتی نموندی
کلبه ی عشقو سوزوندی
مرغک عشق دلم رو
تو زدی با سنگ پروندی
افسوس،افسوس
می خواد همیشه تنهاشه
افسوس،افسوس
نمی خواد با تو دل واشه
ای فصل بهارم،نگارم
برام مونس و یارم
چرا رفتی نموندی
غرورمو شکوندی
چرا قصه ی عشقو
تو از نگام نخوندی
تو شدی بهار من
دارم و ندار من
تو هجوم بی کسی
مونس تو یار من
اما رفتی تو همیشه
روزگار من چی می شه
دیگه این یادم می مونه
با یه گل بهار نمی شه
افسوس،افسوس
می خواد همیشه تنهاشه
افسوس،افسوس
نمی خواد با تو دل واشه
ای فصل بهارم،نگارم
برام مونس و یارم
چرا رفتی نموندی
غرورمو شکوندی
چرا قصه ی عشقو
تو از نگام نخوندی
ابر باش تا منتظر باریدنت باشند.
مسافر غریب من چقدرخسته میروی برای آخرین سفر چه دل شکسته میروی چقدرگریه میچکد ز کوله بار
چشم تو و من چه پیر میشوم در انتظار چشم تو ...
حتما سر بزنید .
چون اون دیگه پیش ما نیست