من نشانی از تو ندارم،اما نشانیام را برای تو مینویسم در عصرهای انتظار، به حوالی بی کسی قدم بگذار! خیابان غربت را پیدا کن، وارد کوچه پس کوچههای تنهایی شو! کلبهی غریبیام راپیدا کن، کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگیام، در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو! حریر غمش را کنار بزن! مرا خواهی دید با بغضی کویری که غرق انتظار است، پشت دیوار دردهایم نشستهام... "به اندازه تمام انتظارها بیقرارت هستم. اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .
با سلام وبلگتون عالیه خیلی زیبا وقت سرخ ارغوان چیدن کم است فرصت با لاله رقصیدن کم است خیز تا آهنگ زیبایی کنی رو به شبنم راهبیمایی کنی وقت سرخ ارغوان چیدن کم است فرصت با لاله رقصیدن کم است خیز تا آهنگ زیبایی کنی رو به شبنم راهبیمایی کنی به ما هم سر بزنین شاد باشی
دارم میرم دارم میرم گریه نکن پشت سرم قسمت ما همین بوده که من حالا در به درم شاید اونجوری که بایید قدرتو من ندونستم تو منو دوسم نداشتی خیلی وقته میدونستم اگه عاشقی یه درده تو هم هستس درد قلبمدیگه من نایی ندارم بی تو آسته آسته مردن تو که پیش من نموندی چرا قلبمو سوزوندی آرزو میون قلبم گل غم رو باز نشوندی بیا تا بازم ما با هم زندگی رو سر بگیریم بیا مثل دو کبوتر باز با هم ما پر بگیریم بیا واسه اون واسه ماست با عاشقا جور بمونیم برای خوشبختی هم یه صدا آواز بخونیم دارم میرم .... دارم میرم
بعضی وقتا خواسته های آدم براش اونقدر مهم میشه که حاضر براش هر قیمتی بپردازه مثلا با یه دختری دوسته.اونو می خواد..... اما هر چی تلاش می کنه بش نمی رسه ... به جائی می رسه که میبینه دیگه کسی نمی تونه کمکش بکنه جز خدا .. میاد مومن میشه ..... گدا میشه .... در خونه ی خدا با حال خاصی زار میزنه .. خلاصه یه عارف کاملی میشه برا خودش و دیگه یه حال و هوای خاصی داره .. یه مدتی به همین منوال میگذره . میبینه خبری نشد..... به عشقش نرسید .. بازم زار میزنه ... خدا رو قسم می ده که حاجتش رو برآورده کنه...... اما میبینه که نه مثل اینکه خدا بی خیالش شده .. انگار هر چی بیشتر داد می زنه و گریه می کنه خدا کمتر جوابشو می ده ... میاد با خدا قهر می کنه ... لجبازی می کنه ...... می ره و یه مدتی پشت سرشم نگاه نمیکنه ... دیگه نمیاد در خونه ی اوستا کریم .... هنوزم با خدا قهره .... میشینه با خودش خاطراتشو مرور میکنه ... کجاها با هم رفتن....... دعواها .... قهرها..... آشتی ها ..... یه دفعه می بینه که انگار داره اوضاع ردیف میشه ... خبرای خوب می شنوه ..... امیدوار میشه ... میبینه که داره جریان ازدواجش ردیف میشه ... خوشحاله و سرمست .... دیگه تو پوست خودش نمی گنجه ..... می خواد از خوشحالی بال در بیاره .... با خودش می گه : ایول به خدا .... با اینکه من باش قهر کردم بازم هوامو داشت و جریانمو ردیف کرد .. یه دو روز میگذره ... یه دفعه یه خبر بد می شنوه .. دوباره همه چی به هم خورد .... دوباره نشد .... دوباره روز از نو روزی از نو .. می گه : اه به این خدا ..
داشت کارم ردیف می شد .. الکی گفتم خدا بود.... اونم به خودش گرفت و حالمونو گرفت .. بابا ما اصلا نخوایم خدا رو ببینیم کیو باید بینیم ... نخوایم خدا بهمون کار داشته باشه چیکار باید بکنیم ؟ خلاصه زیاد ازین شر و ور ها میگه .. به خدا فحش می ده و ...... اما صد افسوس ..... و هزار افسوس ....... و هزار هزار افسوس..... ای کاش فقط یه دقیقه میشست و فکر میکرد .... فقط یه دقیقه ..... که چرا خدا داره باهاش اینجوری میکنه .... وقتی میگه خدایا، جوابی نمیشنوه... اما وقتی قهر میکنه همه ی کاراش ردیف میشه ... خب اگه اینجوریه همه برن با خدا قهر کنن و حاجت بگیرن دیگه .. درجوابش میدونی چی باید گفت ؟ فقط اینو میشه گفت که : هر که در این بزم مقربتر است جام بلا بیشترش می دهند.... نمی دونم اما خدا می گه : من هرکس رو بیشتر دوست داشته باشم بیشتر مبتلاش میکنم ... بیشتر درد بش می دم تا بیاد در خونمو من صدای قشنگ یا الله یا الله اونو بشنوم... بیشتر رنج بش می دم تا بیاد در خونمو من صدای دلنشین ناله هاش رو بشنوم ..... حالا ممکنه بگی : ما اگه نخوایم خدا ما رو دوست داشته باشه کیو باید ببینیم ... من بت می گم : اگر با دیگرانش بود میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی ... اینا شعر نیست ... واقعیته ......... حقیقت عالمه ...... مگه نشنیدی حسین بن علی تو کربلا چی کشید .. مگه نشنیدی که حتی شش ماه ی اونو جلو چشماش پرپر کردن ... حسین این همه بلا کشید اما جز رضایت خدا چیزی نخواست ... وخدا مباهات کرد به حسین و تشکیلاتش .. و خدا خصوصیاتی به حسین داد که به احدی از امامان نداد .. حتی به جدش رسول الله .... حتی به باباش علی ..... وحتی به مادرش فاطمه ... خب این خصوصیات به چه خاطر بود ؟ می دونی به چه خاطر بود ؟ فقط به خاطر شدت سختیهای حسین .... خدا حسین رو آورد به این دنیا تا یه درسی به ما بده .... اون درسم اینه : نابرده رنج گنج میسر نمی شود .... خدا یه حسین فدائی کرد به خاطر این درس ... پس تو هم بدون ..... اگه داری سختی می کشی خدا دوستت داره .... خدا داره نگات می کنه ... خدا داره بت افتخار می کنه .... و اگه دوستت نداشت می گفت :
حاجت این بنده رو بدید بره که از صداش بدم میاد ... دیگه نمی خوام صداشو بشنوم ... هر چه زودتر بش بدید بره ... پس فکر نکن اگه خدا جوابتو نداد دوستت نداره .. برعکس... عاشقته که بت نمی ده .... و اگر جوابتو داد فکر نکن که دوستت داره.... بیا یه جوری باشیم پیش خدا ..... اونوقته که هر چی بخوایم خدا بمون می ده ... می دونی باید چه جور بود ؟ من می گم .... تا حالا دیدی یه دونه مرده شور رو که داره شخص متوفی رو می شوره ؟ اگه ندیدی برو حتما ببین ... ما باید مقابل خدا مثل اون مردهه باشیم تو دست اون مرده شوره ... تسلیمه تسلیم ..... بیا به خدا اعتماد کنیم و بذاریم هر کاری که دلش می خواد با ما بکنه .. ضرر نمی کنی ...... رفاقت با اون خیلی خوبه..... و بدون اگه دردمندی و دلت پر از غصه ست .... خدا با تمام وجودش عاشقته و می خواد که صداتو بشنوه .. پس تو هم از ته دل صداش بزن ..... از ته دل عاشقش باش یا حق
سلام دوست گرامی خوبید ممنونم که حتی در غیبت طولانی من باز هم من را فراموش نکردین شما دوستان متاسفانه نمی تونم برای همه نظر بدهم با عذر خواهی سند تو آل می کنم تا برگردم خونه جبران می کنم سه چیز در زندگی هیچ گاه باز نمی گردد: زمان ، کلمات، موقعیت ها سه چیز در زندگی هیچ گاه نباید از دست بروند: آرامش، امید، صداقت سه چیز در زندگی هیچ گاه قطعی نیست: رؤیاها، موفقیت ها، شانس سه چیز در زندگی از با ارزش ترینند: عشق، اعتماد به نفس، دوستان سه چیز در زندگی یک انسان می سازند: تلاش، اخلاص موفقیت سه چیز در زندگی یک انسان را نابود می کنند: مشروب، غرور، خشم
سلام نمی دونم چرا این همه بهت افتخار می کنم خیلی بهت افتخار می کنم خیلی تو از این هم می تونی موفق تر و بهتر باشی بازم کسایی پیدا میشن که قدر من بهت افتخار کنند
سلام مسافر مهربان خوبید؟ آره ÷در همیشه موجودی قابل ÷رستش بوده و خواهد بود من در جوار آقا امام رضا هستم می روم شب حرم و برای چونین ÷در نازنینی از صمیم دل و عمق جان دعا خواهم کرد شما هم سعی کنید ÷رستارخوبی باشید و غصه نخورید فراموش نکنید که شما باید دل مادر را تسلا دهید باید به او نشان دهید که شما مثل کوه مقاوم و استوار هستید و فرو ریختنی نیستید منتظرم که خبر سلامتی ÷در بزرگوار خود را به من بدهید بدرود گرامی
خدایا به سلامت دارش