مسافر غریب

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

من نشانی از تو ندارم،اما نشانی‌ام را
برای تو می‌نویسم در عصرهای انتظار،
به حوالی بی کسی قدم بگذار!
خیابان غربت را پیدا کن،
وارد کوچه پس کوچه‌های تنهایی شو!
کلبه‌ی غریبی‌ام راپیدا کن،
کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگی‌‌ام،
در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو!
حریر غمش ‌را کنار بزن! مرا خواهی دید با بغضی کویری که غرق انتظار است،
پشت دیوار دردهایم نشسته‌ام...
"به اندازه تمام انتظارها بی‌قرارت هستم.
اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

شاید که بی تو با تو باشم.

اما شکستم من تو را در خود

تا باورت آید که من رفتم نه بی تو

شاید که بی تو با تو باشم

اما نه با تو بی تو بودن را

از آینه هرگز نترسیدم

تا چهره ات اشکم بپوشاند

دیری است جا مانده ام در وادی انکار

تا شانه هایت باورم را کور خوانند

از تو به جای تو گله مندم

تا راز رفتن را

در این سفر ،بی همسفر خوانی

اما؛ نه انگاری که تو خوابی ،

چیزی جز آنچه می خواهی نمی بینی

اما دریغ از من که میبینم

هر چه تو میخواهی

هر چه محالات است

هر چه جدا از من؛

با تو حقیقت داشت

تو باورت را خوب خشکاندی

من؛

    باورم

            اندیشه ام خالی ست

من از توهم می گریزم؛

                                           لیک ؛

ماندن برایم حکم پریشانی ست

من می روم بی تو

تا تو رسی در خود

  شاید که با رفتن ؛                                                     

                عشق تو با من مرد

  • ۸۵/۰۷/۰۸
  • مسافر غریب

نظرات  (۲)

به سان تو
ای آشنای من
پائیزی ترین نگاهت را
هنگا مه ی سقوط دست هایم را
یا شاید باختن بی گناه ترین قمارم را
غربت جاودانه ی عشقی خواهد ساخت
که تو را ازانم کرد
پیمودن شبیخون این عشق
در طاقت پیکره ی نحیف این مرد نیست
بشنو فریاد هایم را اکنون که مردت به خاک افتاده..

خیلیییییییییییییییی زیبا بود
واقعا بهتون تبریک می گم اگه دلتون خواست به وب من هم سری بزنید
دلم می خواد نظرتون رو راجع به نوشته هام بدونم..
منتظرمممممممممم..
  • دختــــــــر افغـــــــــان
  • من کیم ؟
    آ ن شکسته ی رفته زیاد
    تکدرختی که برگ و بارش نیست
    پای در گل اسیر طوفانها
    آ خزانی که نو بهارش نیست
    ورقی پاره از کتاب زمان
    قصه ناتمام و تلخ آ غاز
    اشک سردی چکیده برسر خا ک
    نغمه ها ی شکسته دردل ساز

    سلام
    خیلی قشنگ بود
    بینهایت لذت بردم از شعر قشنگتون
    ممنون از اینکه قابل دونستید و به من سر زدید
    تشکر از لطف ومحببت
    براتون آرزوی موفقیت روز افزون دارم
    شاد باشید وموفق

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی