من نشانی از تو ندارم،اما نشانیام را برای تو مینویسم در عصرهای انتظار، به حوالی بی کسی قدم بگذار! خیابان غربت را پیدا کن، وارد کوچه پس کوچههای تنهایی شو! کلبهی غریبیام راپیدا کن، کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگیام، در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو! حریر غمش را کنار بزن! مرا خواهی دید با بغضی کویری که غرق انتظار است، پشت دیوار دردهایم نشستهام... "به اندازه تمام انتظارها بیقرارت هستم. اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .
salam, ba sepas az bazdid shoma ,mahdode Amale shahrdariha faght tarhe jame ya tafzili shahr mibashad. va rostaha marbot be farmandari , bakhshdari va dehdari va shoraye Rosta mibashad.
سلام مسافر عشقم را بچه بازی خواندی اما بگذار تا برایت بگویم من عاشق بودم عاشق کسی که زندگانیم با فروغ دیدگانش روشنی میگرفت عاشق بودم عاشق مرام و معرفتش بزرگی و مهربانیش و برای او زندگی می کردم بارها گفتمش دوستش دارم اما تنها سکوت کرد و من سکوتش را به نشانه رضایتش دانستمبرایم نامه نوشت تو چه می پنداشتی وقتی می خواندی شاکر خدا باش که هست که در غیابت حس می شوی چه فکر میکردی فکر نمی کردی دوستت دارد و من فکر کردم او دوستم دارد اما دریغ از دوست نداشتنش او عاشق کس دیگری بود و من نمی دانستم و او مرا بازیچه کرده بود اما باز چیزی نگفتم تنها سکوت به حرمت عاشقان تا اینکه مرا مقصر خواند مقصر رفتن یارش و من اخرین کاری که می توانستم بکنم رساندن دوباره یارش بود همین که کردم