با آمدنت فصل غروب گله هاست
مسافر غریب | سه شنبه, ۳ آبان ۱۳۹۰، ۱۲:۳۰ ب.ظ |
۶ نظر
بعد از این باز هم دلم همسفر چلچله هاست
وقتی ای دوست میان من و تو فاصله هاست
صبح در گوش من این زمزمه را خواند کس
عشق در وسعت شب بیشتر و فاصله هاست
تو نبودی دل من از تو هزاران گله داشت
حال با آمدنت فصل غروب گله هاست
باز کن پنجره ی آبی احساس و ببین
صبح امروز پر از زمزمه و هلهله هاست
- ۹۰/۰۸/۰۳