مسافر غریب

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

من نشانی از تو ندارم،اما نشانی‌ام را
برای تو می‌نویسم در عصرهای انتظار،
به حوالی بی کسی قدم بگذار!
خیابان غربت را پیدا کن،
وارد کوچه پس کوچه‌های تنهایی شو!
کلبه‌ی غریبی‌ام راپیدا کن،
کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگی‌‌ام،
در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو!
حریر غمش ‌را کنار بزن! مرا خواهی دید با بغضی کویری که غرق انتظار است،
پشت دیوار دردهایم نشسته‌ام...
"به اندازه تمام انتظارها بی‌قرارت هستم.
اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

قصه - ولنتاین - از کجا شروع شد؟

حدودای 1700 سال پیش در روم (اونوقت ها شما هنوز به دنیا نیومده بودین!) حاکمی بنام کلودیوس بوده

که فکر میکرده سربازای مجرد از متاهل ها قویتر هستن. واسه همینم ازدواج رو ممنوع میکنه تا سربازاش

نتوننن ازدواج کنن و بقول خودش قوی بمونن. هر کسی هم که سرپیچی میکرده کشته میشده. این

وسط یک کشیش به نام ولنتاین، برای سربازای رومی خطبه عقد میخونده ! حالا اینکه اون زمانا خطبه

هم بوده یا همینجوری الکی پلکی بوده من نمیدونم والا، خلاصه حاکم از این جریان خبردار می‌شه و

دستور می‌ده که ولنتاین روبندازن زندان.


والنتاین در زندان عاشق دختر زندانبان می‌شه. اینجاس که میگن خر بیار و باقالی بارکن! خلاصه نامه

نگاری و sms بازی و اینا شروع میشه و هر بار که ولنتاین برای دخترک نامه ای مینوشته زیرش مینوشته

“از طرف ولنتاین تو”. این که زیر همه کارت های روز ولنتاین می بینید که نوشتن “From your Valentine”

از همونجا اومده. خوب کجا بودیم ؟ آهان. بالاخره این جناب ولنتابن چند روز بعدش بخاطر قانون شکنی

اعدام میشه و چون جرمش هم رسوندن دختر و پسرای عاشق به همدیگه بوده از اون به عنوان شهید

راه عشق یاد میکنند و از اون زمان ولنتاین رو بعنوان نماد یک عاشق تمام عیار مطرح کردن و روزشو روز

عشق گذاشتن. همین دیگه !

 

  • ۹۱/۰۴/۰۵
  • مسافر غریب

نظرات  (۹)

خییییییییییییییییییییییییییییلی باحال بودخیلللللللللللللللللللللللللللللللللیاخی چرا اون نامردا کشتنش؟راستی اون زمان اس ام اس بوده؟
========================
قدیما بهم دل میدادن نه اس ام اس
بیچاره ولنتاین خدا به داد عشقش برسه وبلاگه خوبی دارید من هر روز به اون سر میزنم
سلام
خیلی جالب و زیبا بود .
نوشته هاتون خیلی دوست دارم.
اَ چهــ بآ حـــــآل عجبــ دآستـــانی دآشتهــ :)
سلام.اگر مایلید در طرحهای وبلاگ ما شرکت کنید!!!
سلام عزیز
وب زیبا و پر محتوایی دارین خوشحال میشم بهم سر بزنید
سلام
چ خوب
من نمیدونستم ها
ینی از سال 1700 به اینور ولنتاین شروع شده ها اووووووووووو
مرسی
واقعا برای من سوال بود که چرا چنین روزی رو گذاشتن.که الان فهمیدم و واقعا جالب بود.مرسی
آری آری ،

مهـــــــربان یــارم

از فاصله های دور

با قطــــار عشـــق

به دیدار من آمد

....

حتی یک نفر هم به شوق این دیدار پایکوبی نکرد

کاش ثانیه ها همان جا توقف میکردند و به شادباش این عشق هلهله سر میدادند

اخر قصه ی ما به سه قطره اشک ختم شد



آخــــرین قطره های امـــــید او

در مژگان نمناک سر شار از عشـــقش پیــدا بود

و اولین دیدار ما آخرین دیدار ما گشت امان از این روزگار

کاش زمین مرا میبلعید تا اندوهی را متولد نمیکردم

کاش میمردم و عشق او را نمیکشتم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">