مسافر غریب

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

من نشانی از تو ندارم،اما نشانی‌ام را
برای تو می‌نویسم در عصرهای انتظار،
به حوالی بی کسی قدم بگذار!
خیابان غربت را پیدا کن،
وارد کوچه پس کوچه‌های تنهایی شو!
کلبه‌ی غریبی‌ام راپیدا کن،
کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگی‌‌ام،
در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو!
حریر غمش ‌را کنار بزن! مرا خواهی دید با بغضی کویری که غرق انتظار است،
پشت دیوار دردهایم نشسته‌ام...
"به اندازه تمام انتظارها بی‌قرارت هستم.
اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

باور تلخ نبودنت

می گویند جایی هست که فاصله ام را تا
 
آسمان از بین می برد جایی که خیلی دور
 
نیست. هر شب که پنجره ام را باز می کنم

ماه پولک های سپیدش را روی اتاقم می پاشد

انگار ستاره می چکد در اتاقم و رد پایی که

سپید شده است تا لب پنجره ام می آید

به آسمان که فکر می کنم تمام لحظه هایم

می شوی.نیستی و نفس هایت در

نوشته هایم موج می زند

ببین نوشته هایم نفس می کشد

پس هنوز هم هستی کنار قلب من دست

در دستان من تویی که با هر نفست

دوست داشتن را آموختم زندگی را باور کردم

می بینی هنوز دوستت دارم

کاش می شد کاش می شد دست اتفاق

را بگیرم که نیفتد.شب ها بالشم را پر از ترانه

می کنم و قصه پرواز تا خواب تورا ببینم

گاه خواب هایم انقدر شفاف است که وقتی

بیدار می شوم رد پایت روی فرش راه می رود

و همه کاغذ هایم بوی تو را می دهد

و گاه انقدر آشفته است که نفس باد را حس میکنم

وقتی باور بودنت را از خاطراتم پس می زند

آن وقت است که همه چیز بوی دوری می دهد

روزها خاکستری است بغضی سرد در گلویم و

باور تلخ نبودنت...
  • ۹۱/۰۷/۰۹
  • مسافر غریب

نظرات  (۴)

سلام دوسته خوبم
وب یبایی دارین
مطالبتونم خوندم
خیلی عالین
خسته نباشین
و
مرسی....
نبودنهایی است که هیچ بودنی جبرانشان نمیکند.
صبورتر که می شویم روزگار جسورتر میشود.
خونه ی با صفایی دارین.موفق باشید
سلام
سلام.مطلبتون خیلی جالب بود.

وقتی دلت خسته شد.دیگر خنده معنائی ندارد...فقط میخندی تا دیگران غم آشیانه کرده درچشمانت رانبینند...وقتی دلت خسته شد.دیگر حتی اشکهای شبانه هم آرامت نمیکنند...فقط گریه میکنی چون به گریه کردن عادت کردی...وقتی دلت خسته شد دیگر هیچ چیز آرامت نمیکند به جز دل بریدن ورفتن... .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">