حسن باران این است ، که تبسم دارد
گرد غم از همه چیز ، از همه جا می گیرد
همه جا بر همه کس می بارد. تو برایم باران باش فقط و فقط ...
گرد غم از همه چیز ، از همه جا می گیرد
همه جا بر همه کس می بارد. تو برایم باران باش فقط و فقط ...
خودم را
بهتر از کف دست
بلدم
چشم بسته می دانم
زیر کدام درخت
باید عاشق بشوم
اما...
گم ام می کنی
تا پیدایت می شود
و جای دستت روی
تمام درخت ها مانده
همیشه همین طوریست
تمام جغرافیای من
در یک پس کوچه
تو
گم می شود.