مسافر غریب

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

من نشانی از تو ندارم،اما نشانی‌ام را
برای تو می‌نویسم در عصرهای انتظار،
به حوالی بی کسی قدم بگذار!
خیابان غربت را پیدا کن،
وارد کوچه پس کوچه‌های تنهایی شو!
کلبه‌ی غریبی‌ام راپیدا کن،
کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگی‌‌ام،
در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو!
حریر غمش ‌را کنار بزن! مرا خواهی دید با بغضی کویری که غرق انتظار است،
پشت دیوار دردهایم نشسته‌ام...
"به اندازه تمام انتظارها بی‌قرارت هستم.
اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

غصه هم خواهد رفت

نه تو می مانی

نه اندوه

ونه هیچ یک از مردم این آبادی        

به حباب نگران لب یک رود قسم

وبه کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت

غصه هم خواهد رفت

آن چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند

لحظه ها عریانند

به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز

تو به آینه

نه

آینه به تو خیره شده است

تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید

و اگر بغض کنی

آه از آینه دنیا که چه ها خواهد کرد

گنجه دیروزت پر شده از حسرت و اندوه و چه حیف

بسته های فردایت همه ای کاش ای کاش

ظرف این لحظه ولیکن خالی است

ساحت سینه پذیرای چه کس خواهد بود

غم که از راه رسید در این سینه بر او باز مکن

تا خدا یک رگ گردن باقی است

تا خدا مانده، به غم وعده این خانه مده

 

شواهدی که نمایشگر فروپاشی و پیری نظام سیاسی هستند

1- رشد هزل و جک بین مردم
2- رشد بی تفاوتی بین هنرمندان و اهل فرهنگ نسبت به دستگاه اداره کشور
3- منزوی شدن خود خواسته اهل خرد
4- سردی همگانی نسبت به رخدادهای سیاسی کشور
5- مهم شدن تحولات برون مرزی برای مردم
6- پناه بردن به غزلیات و شعر های بی بنیاد و سکر آور
7- عدم امید به آینده نزد توده
8- لکه دار شدن بزرگان و سروران توده ملت ( آنهایی که زمانی توانایی بسیج همگانی را داشته اند )
9- رشد طایفه گری در درون سیستمهای اداری و خصوصی کشور
10- پناه بردن جوانان به ابرمردان تاریخ برای پوشش ضعفهای زمان خودشان
11- نگاه شک آلود و تیره مردم به رخدادهای کشور
12- رشد گسترده صوفی منشی
13- سیر قهقرایی و دشمنی بین نخبگان مورد تایید ساختار سیاسی و توده مردم
منبع:آرمان نامه

انسان‌های محبوب و دوست‌داشتنی چه ویژگی‌هایی دارند؟

-شنونده خوبی هستند. خیلی‌ها هنگام دلتنگی یا بروز مشکل دوست دارند با آنها درد دل کنند و مسائل خود را با آنها در میان بگذارند.


- همیشه سعی می‌کنند طرف حق را بگیرند‌.


- شوخ‌طبع و بشاش هستند اما نه به قیمت تحقیر کسی یا رنجش خاطری.


- به اطرافیان انرژی مثبت منتقل می‌کنند؛ کمتر از ناامیدی حرف می‌زنند و نسبت به همه چیز دیدی مثبت و پر انرژی دارند.


- در حد امکان سخاوتمند و بخشنده‌اند و این کار آنها را راضی و شاد می‌کند.


- دروغ نمی‌گویند. دروغگو هیچ‌گاه محبوب نمی‌تواند باشد.


- نامرتب و ژولیده نیستند. برعکس، آراسته و تمیزند.


- گره‌گشا و دست به خیرند.


- غرور بی‌جا ندارند؛ فروتنند و در سلام کردن پیشی می‌گیرند.


- بخیل و حسود نیستند. آنها به حدی دوست داشتنی‌اند که کمبودی در خود حس نمی‌کنند که به خاطرش حسد بورزند.


- کمتر عصبانی می‌شوند و دارای منطقی قوی و استوارند.


- رازدارند و به راحتی می‌شود به آنها اعتماد کرد.


- کمتر اخمو هستند و برعکس وقتی با آنها رو به رو می‌شوی معمولا تبسمی دوس‌داشتنی بر لب دارند.


 - قوی و استوار و با اعتماد به نفسند و ایمانی راسخ و نفوذناپذیر دارند.

 

مسافر غریب من جاده زندگیت کجاست

مسافر غریب من جاده زندگیت کجاست 

بگو که مقصد دلت تو خونه فرشته هاست

چه قصه ها گفتی برام از روزگار نالوتی

گفتی دیگه خسته شدم از عشقهای دروغکی

سفر یه جور شکایت به خنده های دیگران

چقدر دلم خسته اس کنار من بمون

حرفهای من هنوز ناتمام تا نگاه می کنم وقت رفتن است

باز هم همون حکایت همیشگی

پیش از اونکه با خبر بشم لحظه عزیمت تو ناگزیر میشه

تو کوله بار خستگی که پر شده از خاطره

یه قلبی هست که می شکنه

بهت میگه یه حس کور که از این بیچاره دل بکن

دیو فریب سرنوشت می خواهد تو رو جدا کنه 

یکی میگه کاشکی نره منم میگم خدا کنه خدا کنه خدا کنه

 

و پاییز سیاه آمد

و پاییز سیاه آمد

چه غمگین مهرماه آمد

دلم ازغصه می میرد

و بغضم در گلو راه نفس را سخت می گیرد

کجا هستی؟ کجاهستی؟

نمی بینی که غمگینم

نمی بینی که تنهایم

تو تنها یاورم بودی

و در این روزگار سخت وانفسای بی باور

تو تنها باورم بودی

دل تنهای سرد من

سپاه غم به تاراج تو می تازد

نشان از می نمی بینم

که با ساقی بهم سازیم و بنیادش براندازیم

صدای نرم باران پیکرم را سخت می کوبد

چرا دیگر نشانی از محبت ها نمی بینم؟

دلم ازغصه لبریز است،صدای استخوان برگهای خشک

در زیر قدمهایم،بگوشم باز می گوید که پاییز است

 

غریب است دوست داشتن

غریب است دوست داشتن.

و عجیب‌تر از آن است، دوست داشته شدن...

وقتی می‌دانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ...

و نفس‌ها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛

به بازیش می‌گیریم

هرچه او عاشق‌تر، ما سرخوش‌تر،

هرچه او دل نازکتر، ما بی‌رحم‌‌تر.

 تقصیر از ما نیست؛

تمامیِ قصه‌هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شده‌اند
                 

تو نیستی

تو نیستی. من تمام درد و غمم را می‌گذارم به حساب نبودن تو.

حتی اگر اصرار هم کردم برنگرد که نفهمم بودنت هیچ دردی از من دوا نمی‌کند.

 

طلاق

طلاق :

طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر است. طلاق معمولاً وقتی اتفاق می‌افتد که استحکام رابطه زناشویی از بین می‌رود و میان زن و شوهر ناسازگاری و تنش وجود دارد. طلاق اجتماعی، تغییرات در دوستی‌ها و سایر روابط اجتماعی است که مرد یا زن طلاق گرفته با آن‌ها سر و کار دارد. طلاق روانی، موقعیتی است که از طریق آن فرد پیوندهای وابستگی عاطفی به همسرش را قطع کند و به تنها زیستن تن دردهد.

آثار طلاق:

نبود ناگهانی همسر ممکن است احساس اضطراب یا هراس ایجاد کند؛ هر چند برخی نیز ممکن است پس از طلاق احساس خوشحالی داشته باشند. معمولاً زنان از طلاق بیش از مردان از نظر اقتصادی زیان می‌بینند، اما فرآیندهای سازگاری روانی و اجتماعی برای مردان و زنان تفاوت چندانی ندارد. بعضی از مردان و زنان ممکن است پس از طلاق به ازدواج مجدد تن در دهند.

طلاق و کودکان:

کودکانی که والدینشان از ازدواج خود راضی نیستند اما با هم زندگی می‌کنند، ممکن است تحت‌تأثیر تنش ناشی از روابط آن‌ها به اضطراب یا افسردگی مبتلا شوند. کودکان پس از جدایی پدر و مادرشان نیز به اضطراب عاطفی دچار می‌شوند. کودکان بزرگ‌تر بهتر می‌توانند انگیزه‌های پدر و مادرشان را برای طلاق درک کنند. این کودکان ممکن است به خاطر اثراث طلاق بر آینده خود نگران باشند یا این که احساس تنهایی داشته باشند. کودکان هنگامی که پس از جدایی هم با پدر و هم با مادر رابطه مداوم دارند، در وضع بهتری به سر می‌برند تا هنگامی که فقط یکی از آن‌ها را به طور منظم می‌بینند. طلاق هماهنگی میان والدین، مسائل نگهداری کودک و حق ملاقات را در برمی‌گیرد

طلاق در ایران:

در جمهوری اسلامی ایران، مرد با مراجعه به دادگاه حق تقاضای طلاق دارد. زن نیز در شرایط خاصی می‌تواند با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق کند. بعضی از این شرایط عبارت‌اند از:

ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در یک سال بدون عذر موجه
اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر
ابتلای زوج به یکی از انواع مشروبات الکلی
محکومیت قطعی زوج به بیش از پنج‌سال حبس
ضرب و شتم یا سوء رفتار زوج که برای زوجه غیرقابل تحمل است.
ابتلای زوج به بیماری‌های صعب‌العلاج روانی و جسمانی
در طلاق، خواندن صیغه طلاق در حضور دو مرد شاهد لازم است.

طلاق در قانون مدنی ایران :
در سال ۱۳۵۴ قانون حمایت خانواده ۱۳۵۴ به تصویب رسیده و آزادی مرد در طلاق را محدود به موارد خاصی نمود و پنج شرط دیگر در ماده ۱۱ قانون حمایت خانواده ۱۳۴۶ برای امکان درخواست طلاق اضافه شد که عبارت بودند از زندانی شدن زن یا مرد برای دوره‌ای مشخص، اعتیاد، ازدواج مجدد مرد بدون رضایت زن، ترک زندگی خانوادگی از طرف هریک از آنها، محکومیت قضایی هر یک از آنها که موجب لطمه به حیثیت خانوادگی دیگری شود. علاوه بر موارد قانون ۱۳۴۶، در قانون ۱۳۵۴ این توضیح آمد که ماده ۱۱ هم برای زن و هم برای مرد اعتبار دارد.

آمار طلاق در ایران:

آمار دقیقی از طلاق در ایران موجود نمی باشد آنچه که روشن و واضح است آمار طلاق در ایران روبه افزایش است به نظر شما عزیزان دلایل افزایش طلاق در ایران چی می تونه باشه ؟ منتظر نظرات شما عزیزان هستم .



 

من به تو محتاجم ....

من به تو محتاجم ....
 مثل بارون که به ابر و خورشید .....

 مثل شبنم که به گل .....

 مثل تاریکی شب به نوری در صبح .....

 من به تو محتاجم .....

  به تو و خنده ی تو ..

  تا همیشه تو بخند ....

در پاسخ به بازدیدکننده ناشناس به اسم (یه دوست)

اگر بخواهی بایستی و به سمت هر سگی که پارس می کند سنگ پرتاب کنی هرگز به مقصد نخواهی رسید