مسافر غریب

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

من نشانی از تو ندارم،اما نشانی‌ام را
برای تو می‌نویسم در عصرهای انتظار،
به حوالی بی کسی قدم بگذار!
خیابان غربت را پیدا کن،
وارد کوچه پس کوچه‌های تنهایی شو!
کلبه‌ی غریبی‌ام راپیدا کن،
کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگی‌‌ام،
در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو!
حریر غمش ‌را کنار بزن! مرا خواهی دید با بغضی کویری که غرق انتظار است،
پشت دیوار دردهایم نشسته‌ام...
"به اندازه تمام انتظارها بی‌قرارت هستم.
اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

روزها، ماهها و سالی که بدون بهنام عزیزم گذشت.

می دانم که دنیا  جای تو نبود بیا که عشق تو را می خواند بیا که زندگی بی تو چه دلگیر است بیا که بعد از رفتنت دنیا چه بی رحمانه می تازد .ما محتاج توهستیم . روزهای خوش و بهارهایمان تنها با وجود تو خوش بود و بی تو حتی بهار به من نمی خندد بی تو حتی قناری نمی خواند و گلهای نوروز به احترام وداع تو سرشار از حیا شده و در غنچه خشکیده اند .آنها دوست ندارند بدون حس قدم های آشنای تو دنیا را زیارت کنند .آری من هر روز چشم به راهم و هرروز با یاد و خاطر تو برمی خیزم و با یاد و خاطرات تو می خوابم و همه آرزویم این است که همه خوابهایم خواب تو باشد . ای امید زندگیم ای نوگل باغ زندگی ای همه لطف و صفا بعد از رفتنت دنیا رنگ باخت . بعد از رفتنت ظلم بیداد می کند و ظالمان بر تخت سلطنت تکیه زده و تو را از یاد برده اند روزگار دیوانه وار به ما پشت کرده است سختیهای زندگی هزاران بار بیشتر شده است تو ای تکیه گاه و پناهگاهم  تو ای پاره تن من من از صمیم قلب دوستت دارم و وقتی قصد سفر کنم با عکس زیبایت سخنها می گویم و می بوسمش و خداحافظی می کنم . شاید دنیا دوباره اجازه زیارت به من ندهد .من به یادت و به خاطراتت دلخوشم بی صبرانه منتظر روزی هستم که خود را در کنار تو ببینم بهنام عزیزم.
  • ۸۴/۱۰/۲۹
  • مسافر غریب

نظرات  (۸)

سلام
مسافر گرامی
بهنام عزیزت توی قلبت جایگاهشه
و تو هر جا که باشی و آن عزیزت هرجا با شه با توست
راستشو بخوایی نمی تونم تایپ کنم الان
چون می دونم که چقدر........................
آروم که شدم میام نظر می ذارم
باشه
بدرود
سلام میدونم خیلی سخته وقتی کسی را که پا به پای ادم اومده باشه یه عالمه خاطره به جا گذاشته باشه حالا دیگه نیست تو میمونی و خاطراتی که هر بار اسمون چشمت را بارونی میکنه بارها بارها این لحظه را حس کردم چون عزیزی را از دست داده ام و میدانم چه میگویی....یا علی
سلام دوست عزیز مسافر : آنقدر نوشته هایت بوی محبت ومهربانی دارد که آدم نمیداند چه بنویسد خداوندا این محبت را ازدل این مهربان مگیر ..... نمیدانم بهنام کیست وکه بوده ؟! اورا عشق در دل تو کاشته ×××× انکه نموردست و نمیرد در دل ماست... رااستی اگر عشق آدم درکنارش باشد که نمی تواند در دلش باشد؟
پس در دل بودنش محبتیست الهی... ما بخشی از سفر زندگی را بپایان رساندیم ازدیدارت خوشحال وخوشحالتر میشویم
سلام
حالا وقت وفای به عهد
صبح که نوشته شما رو خوندم
بهم ریختم
منقلب شدم
تمرکز نوشتن نداشتم
.............
سلام
سلامی به وسعت قلب غمگین تو
آمدن در هوای سرد و بارانی پیش تو ماندن تا ابد...
دنیا فانیه خانزاده می دونی
بهنام را هیچ کس قادر نیست از تو جدا کند چون او در قلب تو در قلب زمان
جاودانه است...
به قلب خودت رجوع کن...
بنشین و فکر کن که مادران و پدرانمان چندین بهنام را تقدیم سرنوشت شوم
تقدیری بی رحم کرده اند
دنیا همیشه بی رحم است و بی رحم می تازد ...
دنیا به گل وجود بهنام هم بی رحمانه تاخت
پس با او از یب رحمی زمانه نگو
روزگار دیووانهایست زنجیری که هر لحظه حریفی تازه می طلبد
عکس بهنام در چشمان توست که هر روز صبح که از خواب بیدار میشی
همه توی عمق چشات می بینن
باور نداری برو جلو آینه خان زاده
برو زل بزن به چشمات ببین چی میبینی
باشه
بهم بگو چی دیدی؟
منتظرم...
سلام
سلامی به وسعت قلب غمگین تو
آمدن در هوای سرد و بارانی پیش تو ماندن تا ابد...
دنیا فانیه خانزاده می دونی
بهنام را هیچ کس قادر نیست از تو جدا کند چون او در قلب تو در قلب زمان
جاودانه است...
به قلب خودت رجوع کن...
بنشین و فکر کن که مادران و پدرانمان چندین بهنام را تقدیم سرنوشت شوم
تقدیری بی رحم کرده اند
دنیا همیشه بی رحم است و بی رحم می تازد ...
دنیا به گل وجود بهنام هم بی رحمانه تاخت
پس با او از بی رحمی زمانه نگو
روزگار دیووانه ایست زنجیری که هر لحظه حریفی تازه می طلبد
عکس بهنام در چشمان توست که هر روز صبح که از خواب بیدار میشی
همه توی عمق چشات می بینن
باور نداری برو جلو آینه خان زاده
برو زل بزن به چشمات ببین چی میبینی
باشه
بهم بگو چی دیدی؟
منتظرم...
خدایا !
عشق همچون سخاوت وبزرگی ات نهایت ندارد
زیرا ودیعه ای است که خود در دل
بندگانت گذاشته ای.
عاشق مثال دریای بیکرانست
واما معشوق همچون قطره ای ناتوان
محدود!
عاشق آرزومی کند که :ای کاش
همچون پرنده ای کوچک وآزاد بود
ودرکوچه ها غبارگرفته زمان
آنقدرپرواز می کرد
تا به کوی معشوق برسد.
گاهی هم باخودآرزومی کند که ؛
خدایا می خواهم از این زمین فانی
و خاکی که سر شار از آلودگیهاست،
وازاین زندگی پرزرق وبرق
وبی معشوق و بی عشق رها
و همچون شبنمی در دریای
ابدیت تو جان می سپردم .
  • مسافر شب یلدا(اکرم)
  • سلام مسافر
    خوبین خوشین
    خدا برای در کنار هم بودن ما یه عضوی رو احدا کرده به اسمه قلب که جایه عزیزانمونه اگه قلبت صافه و هنوز پیش خودته پس عزیزت هم همیشه باهاته
    احساسایه قشنگی داری
    موفق باشی
  • مسافر(مدیریت وبلاگ )
  • سلام به همه دوستان خوبم
    اگه بهتون سر نمی زنم اگه نظر نمی دهم و یا کم نظر می دهم این را به حساب من نگذارید چون در شهرستان ما وضعیت خطوط اینترنت خیلی بد و ضعیف می باشد که بعضی وقتها حتی سایت خودمو هم با ز نمی کنه از این طریق از همه دوستان عزیزم معذرت خواهی می کنم و سعی فراوان می کنم در اولین فرصت حتما بهشون سر بزنم
    کوچک شما مسافر

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی