من فراموشت می کنم!!!!!!!!
هروقت تونستی برف روسیاه کنی . هر وقت تونستی پای کلاغ رو سفید کنی . هر وقت تونستی آتش رو ببوسی هر وقت تونستی توی آب یه نفس عمیق بکشی اون موقع من هم می تونم تو رو فراموشت کنم
هروقت تونستی برف روسیاه کنی . هر وقت تونستی پای کلاغ رو سفید کنی . هر وقت تونستی آتش رو ببوسی هر وقت تونستی توی آب یه نفس عمیق بکشی اون موقع من هم می تونم تو رو فراموشت کنم
اگه بگم که قول میدم تا همیشه باهات باشم...
اگه بگم که حاضرم فدای اون چشات بشم...
اگه بگم تو آسمون عشق من فقط «تو»یی...
اگه بگم بهونهی هر نفسم تنها «تو»یی...
اگه بگم قلبمو من نذر نگاهت میکنم...
اگه بگم زندگیمو بذر بهارت میکنم...
اگه بگم ماه منی هر نفس راه منی...
اگه بگم بال منی لحظهی پرواز منی...
میشی برام خاطره ی قشنگ لحظهی وصال؟
میشی برام باغبون میوههای تشنه و کال؟
میشی برام ماه شبای بیسحر؟
میشی برام ستارهی راه سفر؟
ولی بدون هرجا باشی یا نباشی مال منی
بدون اگه برای من هم نباشی عشق منی
برای سعادت شبات شعرامو من داد میزنم
برای خوشبختی تو خدا رو فریاد میزنم.
عشق آتش هم هست اما آتشی سرد با وجود این باید در این آتش سوخت،زیرا این آتش تطهیر کننده است این آتش فقط برای تطهیر کردن می سوزاند و نا خالصی ست که می سوزد و طلای خالص باقی می ماند.عشق شکل رنج آفرین است ،عشق خرابت می کند تا دوباره آبادت کند دانه باید شکسته شود،وگرنه درخت چگونه می تواند متولد شود.
انتظار به معنی خمودی و تسلیم شدن نیست،...
انتظار یعنی تلاش برای رسیدن به حقیقت
اگه روزی دلم برایت تنگ شد با تمام عشق و احساسم به دیدارت می آیم روی برگ گل رز نامه می نویسم و با سنجاق پونه برایت هدیه می آورم جوانه های غربت دلم را پیشکش می کنم تا بدانی تنهایی من چقدر بزرگ است به وسعت تمام دریاهاتیم ملی کشور مان به آلمان رفت اما قبل از آلمان هم حرف و حدیث زیاد بود رفتیم، بازی هم کردیم اما ملت و دولت ما با قهرمانان ما چه برخوردی کردند اگر یکبار دیگر در آینده تیم ملی کشور ما به جام جهانی صعود کند شاید هیچ بازیکنی حاضر نشود در آن تورنمت حاضر شود چون دیدیم که با علی دایی چه ها کردند دیدیم که به ابراهیم میرزاپور توهین کردند دیدیم که به همه بازیکنان ما بی حرمتی شد
آری پنج شنبه بود و تو همچنان منتظر عزیزانت بودی و این هفته تو تنها نبودی چون من به اتفاق خواهرم و دوتا دخترش و دو تا پسر عمه مون و پدر بزرگمون به دیدنت آمدیم .
اشکهایم را تقدیم تو کردم باز هم درد و دل کردم باز هم غصه هامو فقط با تو گفتم باز هم از روزگار گلایه کردم باز هم از زمانه شکایت کردم از بی عدالتی و عهد شکنیها و بی حرمتیها گفتم از پایمال شدن حق فقرا و ظلم ظالمان روزگار با تو گفتم ...
هیچ کس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود دعا می کنم که هیچ گاه چشمهای زیبای تو را در انحصار قطره های اشک نبینم و تو برایم دعا کن که ابر چشمهایم همیشه برای تو ببارد.
عشق فراموش کردن نیست بلکه بخشیدن است . عشق گوش دادن نیست بلکه درک کردن است . عشق دیدن نیست بلکه احساس کردن است . عشق کنار کشیدن و جا زدن نیست بلکه صبر داشتن و ادامه دادن است.
««««عشق کنار کشیدن و جا زدن نیست بلکه صبر داشتن و ادامه دادن است »»»