مسافر غریب

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

من نشانی از تو ندارم،اما نشانی‌ام را
برای تو می‌نویسم در عصرهای انتظار،
به حوالی بی کسی قدم بگذار!
خیابان غربت را پیدا کن،
وارد کوچه پس کوچه‌های تنهایی شو!
کلبه‌ی غریبی‌ام راپیدا کن،
کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگی‌‌ام،
در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو!
حریر غمش ‌را کنار بزن! مرا خواهی دید با بغضی کویری که غرق انتظار است،
پشت دیوار دردهایم نشسته‌ام...
"به اندازه تمام انتظارها بی‌قرارت هستم.
اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

هیچ کس لیاقت اشکهای تو را ندارد

هیچ کس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود دعا می کنم که هیچ گاه چشمهای زیبای تو را در انحصار قطره های اشک نبینم و تو برایم دعا کن که ابر چشمهایم همیشه برای تو ببارد.

عشق فراموش کردن نیست بلکه بخشیدن است . عشق گوش دادن نیست بلکه درک کردن است . عشق دیدن نیست بلکه احساس کردن است . عشق کنار کشیدن و جا زدن نیست بلکه صبر داشتن و ادامه دادن است.

 

               ««««عشق کنار کشیدن و جا زدن نیست بلکه صبر داشتن و ادامه دادن است »»»

  • ۸۵/۰۴/۰۵
  • مسافر غریب

نظرات  (۵)

سلام.
خوبی؟
وبلاگ زیبایی داری.
از اینکه به من سر زدی ممنونم.
من آپ کردم .خوشحال میشم بازم همراهیم کنی.



اِی آیـــیــنــه حـــل شـــده د ر آب تـــن تـو
اِی چــشـمـه پـیـوســتـه به د ریـــا بـدن تـو
مـوج ازپی مـوج آیـد وطـوفان پـی طـوفان
آن لــحــظــه ی مــوّاج بــه دریــا زدن تـو
دریاست که غرق شده درتویـا توکه غرقش
دریــاسـت شــنـا مـی کـنـد ایـن یـا بـدن تـو
اِی کـاش کـــه گــرداب بــپـوشـد بـدنـت را
یـا غــیــرت مــوجـی بـشـویـد پــیـرهـن تـو
دل را هــمـه عــمـر بــه دریــا زده بــودی
دریــاسـت کـه دل مـی زنـد ایـنـک به تن تـو

منتظر حضور سبزت هستم.
یا علی.
به امید دیدار.
  • سیامک اژدهاکش
  • سلام و درود مدتی از تو بی خبر بودم ! عشق هم در هر اقلیمی به نوعی تعبیر می شود !باید دید کی عاشق شده؟
    خیلی قشنگ بودن
    سلام
    بازم رفته بودید پیش بهنام
    آره
    خدا بیامرزدش
    کاش می شد که یکی دیگر جاشو واسات پرمی کرد
    اما افسوس
    روحش شاد و یادش گرامی
    سکوت ارامش را شنیدم در لحظه های با تو بودن
    و امن بودن را لمس کردم غرق شده در گرمای اغوشت
    من بوی خوش عشق را در عطر نفس هایت احساس کردم
    و خوشبختی را در اهنگ تپش قلب مهربانت یافتم
    تو با بودنت پرده از سیاهی شب زندگیم برداشتی
    اتش خفته ی امیدم را بار دیگر شعله ور ساختی
    تو روح پرواز را در من دمیدی
    دستانت مرحم زخم کهنه ی این دل شد
    و لبخندت شروع دوباره ی زندگیم
    نفسم بسته به نفس توست
    لحظه ای را بدون تو نمی مانم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی