مسافر غریب

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

من نشانی از تو ندارم،اما نشانی‌ام را
برای تو می‌نویسم در عصرهای انتظار،
به حوالی بی کسی قدم بگذار!
خیابان غربت را پیدا کن،
وارد کوچه پس کوچه‌های تنهایی شو!
کلبه‌ی غریبی‌ام راپیدا کن،
کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگی‌‌ام،
در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو!
حریر غمش ‌را کنار بزن! مرا خواهی دید با بغضی کویری که غرق انتظار است،
پشت دیوار دردهایم نشسته‌ام...
"به اندازه تمام انتظارها بی‌قرارت هستم.
اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۷ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۰ ثبت شده است

دزدی مال و دین دزدی

گویند روزی دزدی در راهی ، بسته ای یافت که در آن چیزگرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود.
آن شخص بسته را به صاحبش برگرداند.
او را گفتند : چرا این همه مال را از دست دادی؟
گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا ، مال او را حفظ می کند.
و من دزد مال او هستم ، نه دزد دین.
اگر آن را پس نمیدادم و عقیده صاحب آن مال ،خللی می یافت ؛
آن وقت من ، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است

شما جز’ کدوم گروه بازدید کننده ها هستین؟

1-افرادی که برای تبلیغ نظر میدن و اصلا وبلاگو نمی بینن.
2-افرادی که بصورت اتفاقی یا با جستجوی کلمه مسافر میان.
3-افرادی که معمولا روزانه به وبلاگ سر می زنن اما نظر نمیدن.
4-افرادی که بر حسب وظیفه بخاطر دعوت ما میان.
5-افرادی که خودشون وبلاگ دارن و از ما برای دیدن وبلاگشون دعوت میکنن.
6-افرادی که میان و بیشتر مطالب وبلاگو می خونن اما متاسفانه بلد نیستن نظر بدن.
7-افرادی که به صورت اتفاقی یا از طریق دیگر وبلاگها میان و مشتری دائمی این وبلاگ میشن.
8-بعضی ها هم بدون اینکه مطالب وبلاگو خونده باشن فقط می نویسند وبلاگ  قشنگی داری ...
9-بازدیدکننده های دائمی که نظر خودشونو هم در مورد مطالب جدید می نویسند.
10-اگه شما جزء این 9 گروه نیستین مشخصاتتونو به ما بگین تا گروه جدید تشکیل بدیم

قیمت عشق

من که از درون دیوارهای مشبک  ، شب را دیده ام
و من که روح را چون بلور برسنگینترین سنگ های ستم کوبیده ام
من که به فرسایش واژه ها خو کرده ام و من....باز آفریننده اندوه
هرگز تسلیم ستایشگر فروتن یک تقدیر نخواهم بود
و هرگز تسلیم شدگی را تعلیم نخواهم داد
زیرا
نه من ماندنی هستم و نه تو
آنچه ماندنی است
ورای من و توست.

برای خریدن عشق هرکس هرچه داشت آورد.

دیوانه هیچ نداشت وگریست.گمان کردند

چون هیچ ندارد می گرید

اما هیچکس ندانست که قیمت عشق اشک است.
نویسنده: زینب

تولدت مبارک عزیزم

اگر باران بودم انقدر می باریدم تا غبار غم را از دلت پاک کنم

اگر اشک بودم مثل باران بهاری به پایت می گریستم


اگر گل بودم شاخه ای از وجودم را تقدیم وجود عزیزت میکردم


ولی افسوس که نه بارانم نه اشک نه گل 


اما هر چه هستم دوستت دارم

تولدت مبارک فاطمه گلم

من رهگذرم رهگذر خیال


این جاست که زبان از گفتن باز می ماند و چون
کلامی برای پاسخ ندارم به پاسداشت
تنهاییت سکوت می کنم . من رهگذرم رهگذر خیال
گاه دو سه خطی می نویسم ، تو نخوان می ترسم
غمهایم بی تابیت را بیش از پیش کند...


تولد یعنی 365 روز دیگر گذشت...

شاید آنروز که سهراب نوشت :
تا شقایق هست زندگی باید کرد...
خبری از دل پر درد گل یاس نداشت ...باید اینطور نوشت:
هر گلی هم باشی چه شقایق چه گل پیچک ویاس ....زندگی اجباریست
زندگی در گرو خاطرهاست ....خاطره در گرو فاصله هاست
فاصله تلخ ترین خاطره هاست......
امشب تولد منه
یعنی 365 روز دیگر هم گذشت

دوستت دارم را کجا بنویسم که ماندگار باشد؟

دوستت دارم را کجا بنویسم که ماندگار باشد؟


روی تن شبنم ؟ اگر از شاخه چکید چه؟

 

روی لبخند گلبرگ؟ با زمستان چه کنم؟

 

روی بستر ساحل ؟ پس چگونه جلوی رقص موج را بگیرم؟

 

پس بهتر انست که در لحظه لحظه دلتنگی هایم دوستت دارم را زمزمه کنم چرا که همیشه دلتنگ توام