مسافر غریب

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

من نشانی از تو ندارم،اما نشانی‌ام را
برای تو می‌نویسم در عصرهای انتظار،
به حوالی بی کسی قدم بگذار!
خیابان غربت را پیدا کن،
وارد کوچه پس کوچه‌های تنهایی شو!
کلبه‌ی غریبی‌ام راپیدا کن،
کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگی‌‌ام،
در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو!
حریر غمش ‌را کنار بزن! مرا خواهی دید با بغضی کویری که غرق انتظار است،
پشت دیوار دردهایم نشسته‌ام...
"به اندازه تمام انتظارها بی‌قرارت هستم.
اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۴ مطلب در اسفند ۱۳۸۶ ثبت شده است

نوروز مبارکباد.

دعا کنیم نزدیک تحویل سال

هیچ آرزویی نشه هیچ وقت محال

 

وقتی می خوای بشینی پای هفت سین

بخواه که هیچ دلی نباشه غمگین

جاده قدم های تو را دلتنگ است ... ای مسافر

تو هرگز دلتنگی چشمانم را ندیدی

و تصویر خاموشی قلبم را در روشنای آرزوهایت

تو فریاد سکوتم را در میان واژگان روزمره زندگی نشنیدی

تو فرصتی نداشتی

برای برداشتن سیب سرخی از دستانم

فرصتی نداشتی برای باور کردن باورهایم

جاده ها چنان تو را در خود گرفتار کرده اند

که لحظه ای توان ایستادن نداری

تو فرزند سفر بودی

و من نواده سکوت خویشتن

دیگر انتظارت را به انتظار نخواهم نشست

برو مسافر

جاده قدم های تو را دلتنگ است ...

دیگه رفتم که راس راسی فدات شم

مگه کم ناز چشماتو کشیدم دسته گلم ؟ که دیگه یه ذره خندتم مال ما نمیشه!!! خوش باشی رویای نازم دیگه نیستم واست شعری بسازم فدای اون چشای بی وفات شم دیگه رفتم که راس راسی فدات شم

Unknown

از بی تو بودنم برایت می نویسم
تا بدانی بی تو به من چه می گذرد
تا بدانی که محتاج با تو بودنم
نگذار بی تو بمانم
این است حال من بی تو
حال من در روزهای انتظار
روزهایی که می گذرد
اما بی تو . . .