برادر جان نمی دانی...
برای برادر عزیزم مرحوم بهنام
برادر جان نمی دانی چه دلتنگم
نمی دانی برادر جان چه غمگینم
نمی دانی برادر جان
گرفتار کدام طلسم و نفرینم
***
نمی دانی چه سخته در به در بودن
مثل طوفان همیشه در سفر بودن
برادر جان نمی دانی
چه تلخه وارث درد پدر بودن
***
دلم تنگه برادر جان،برادر جان دلم تنگه
دلم تنگه از این روزای بی امید
از این شبگردهای خسته و مایوس
از این تکرار بیهوده دلم تنگه
همیشه یک غم و یک درد ویک کابوس
***
دلم خوش نیست غمگینم، برادر جان
از این تکرار بی رویا و بی لبخند
چه تنهایی غمگینی که غیر از من
همه خوشبخت و عاشق، عاشق وخرسند
***
به فردا دلخوشم، شاید که با فردا
طلوع خوب خوشبختی من باشه
شبو با رنج تنهایی من سر کن
شاید فردا روز عاشق شدن باشه