مسافر غریب

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

من نشانی از تو ندارم،اما نشانی‌ام را
برای تو می‌نویسم در عصرهای انتظار،
به حوالی بی کسی قدم بگذار!
خیابان غربت را پیدا کن،
وارد کوچه پس کوچه‌های تنهایی شو!
کلبه‌ی غریبی‌ام راپیدا کن،
کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگی‌‌ام،
در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو!
حریر غمش ‌را کنار بزن! مرا خواهی دید با بغضی کویری که غرق انتظار است،
پشت دیوار دردهایم نشسته‌ام...
"به اندازه تمام انتظارها بی‌قرارت هستم.
اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۶ مطلب در مرداد ۱۳۸۸ ثبت شده است

خودرو قشقایی

  شرکت خودروسازی نیسان ژاپن طی نامه‌ای اعلام کرد: نام خودرو قشقایی برگرفته شده از ایل قشقایی ساکن در استان فارس ایران است.

 به نقل از اداره اطلاع‌رسانی شرکت پارس خودرو، بر اساس پیگیری‌های بعمل آمده توسط این شرکت مبنی بر علل نام‌گذاری خودرو قشقایی، شرکت نیسان طی نامه‌ای دلایل انتخاب نام ایرانی قشقایی برای این خودرو را تشریح کرد.
بر اساس این گزارش در نامه ارسالی از شرکت نیسان آمده است: این نام از قبیله قشقایی که ایلی چادرنشین می‌باشند و در اطراف شهر شیراز سکونت دارند الهام گرفته شده و دلیل انتخاب نام قشقایی برای یکی از جدیدترین و با کیفیت‌ترین خودروهای شاسی بلند (SUV) نیسان ژاپن، همزمانی توانایی‌های این خودرو در عملکرد مناسب در شهرها و بیابان‌ها و مناطق صعب‌العبور و کوهستانی است.
این گزارش حاکی است قشقایی از محصولات سال 1007 و پر تقاضای نیسان با بیش از 400 هزار دستگاه تولید تا ابتدای سال 2009 است که پس از معرفی به عنوان یکی از پرفروش‌ترین خودروهای نیسان در اروپا در این کلاس، به زودی وارد بازار خودرو کشورمان می‌شود. این خودرو که در دسته کرس اوورهای کوچک قرار می‌گیرد و حاصل تلاش نیسان برای تولید خودرویی متمایز بوده، تلفیق جالبی از طراحی یک خودرو سواری و یک خودرو با ابهت است.

اگه فردا بیاد و تو نیایی

 منتظر موندم به راهت تا همیشه

چشم به راهت مونده بودم پشت شیشه

انتظارت تلخه مثله مردن دل

مثله عشقی خام و باطل

وای اگه فردا بیاد وتو نیایی

وای می خوام داد بزنم از این جدایی

وای دیگه مردم دیگه مردم

چقدر تو بی وفایی

مگه من با تو بد کردم خدایی

هرچی می خوای بگی بگو

اما نگو دوستت ندارم

هر کار می خوای بکن ولی

بگو نمیری از کنارم

تو رو خدا مثله غریبه ها

دلم رو هی نرنجون

تو رو خدا دشمنام رو

به روی من اینقدر نخندون

به خدا من می میرم از این جدایی

به خدا من می میرم اگه نیایی

اگه فردا بیاد و باز تو نیایی

قانون

هر آنچه روی زمین است ٬ طبق قانون طبیعت خویش زندگی می کند وبا طبیعت قانون خود شکوه وسر مستی وآزادی را بسط می دهد .تنها انسان است که از این نعمت محروم مانده ٬ زیرا قوانینی زمینی وضع می کند که بر بدن و روح خویش قضاوت های  سنگدلانه روا می دارد ٬ پیرامون عشق و اشتیاق خویش دیوارهای بلند زندانی تاریک را بالا می برد ٬ وبرای دل واندیشه خویش گوری عمیق حفر می کند.

 تنها دیوانه و نابغه اند که قوانین بشری را نقض می کنند واینان نزدیکترین کسانند به قلب پروردگار.

گرگها خوب بدانند در این ایل غریب

گرگها خوب بدانند در این ایل غریب

گر پدر مرد ، تفنگ پدری هست هنوز

گر چه مردان قبیله همگی کشته شدند

توی گهواره چوبی پسری هست هنوز

آب اگر نیست نترسید که در قافله مان

دل دریایی و چشمان تری هست هنوز

من مسافر لحظه به لحظه زندگی هستم

من مسافر لحظه به لحظه زندگی هستم من از خطر راه و سرمای  روزگار و طغیان  زندگی نمی ترسم . من هرگز از شکست نهراسیدم و شکست را مقدمه ای برای پیروزی می دانم.

  من تنها خدا را می شناسم و از او اطاعت می کنم و به قوانین او پایبند هستم و هرگز  در مقابل بنده گان (ظالم) او تعظیم  نکرده و تسلیم نشده ام . من  همه چیز را از او  می خواهم چون می دانم تنها او قادر است و با مسافران جاده غربت تنها او صادق است .

مردگان این سال عاشق ترین زندگان بودند

نامت را به من بگو دستت را به من بده حرفت را به من بگو قلبت را به من بده من ریشه های ترا دریافته ام با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام و دست هایت با دستان من آشناست در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را زیرا که مردگان این سال عاشق ترین زندگان بودند