امروز به دیدنت آمدم (بهنام جان) پنجشنبه 8 تیر 1385
از بی توجهی مسئولین از خواب دولتمردان و کتمان حقیقت آنان گفتم از فرار آنان از دست حقیقت با تو گفتم از سهل انگاری و بی توجهی آنان به امور روزانه مردم گفتم از مبارزه مظلومان برای احقاق حقشان گفتم از مظلومیت انسان برای تو گفتم گفتم که چه سختیها می کشیم گفتم که چه بی حرمتیها را می بینیم گفتم که ظلم بیداد می کند گفتم که این روزها هیچ چیز سر جای خودش نیست و دو عنصر جای همه چیز را گرفته است.
1- پول 2- پارتی
اگر نداشته باشی انسان نیستی اگر نداشته باشی حرفت را خریداری نیست اگر نداشته باشی جواب سلامت را کسی نمی دهد اگر نداشته باشی باید با امروز و فرادها دست و پنجه نرم کنی و به جنگ همه باید بروی .
این دو عنصر جای انسانیت ، حقیقت ، مهربانی ، پاکی صداقت و هر آنچه خوبی است را گرفته.
بهنام عزیزم
من تمام حرفهایم را با تو گفتم و تو چیزی نگفتی می دانم از دست روزگار و آدمهایش خسته ای می دانم از هرچه آدم است دل بریده ای و به اوج انسانیت رسیده ای و پاکترین و زیباترین فرشتة بهشتی، اما به درد و دلهای من گوش بده از آنچه بر ما می گذرد آگاه باش می خواهم خیلی صادقانه باهات درد و دل کنم و تمامی حرفهایم را با تو بگویم پس گوش کن و خودت با خدای مهربات هر دو قضاوت کنید .
در تمامی ادارات ایران تمامی کارها از طریق روابط و دو عنصر گفته شده انجام می گیرد مثلا مسئولین شهرستان با نماینده جدید تغییر می کنند و افرادی که با نماینده مجلس نسبتی دارند در راس امور شهرستان قرار می گیرند اینجا ایمان و تخصص مهم نیست اینجا غیرت و تعهد قلبی مهم نیست اینجا اعتقاد و شایستگی مهم نیست اینجا طایفه گرایی مهم است اگر کسی کاری برایت انجام می هد فقط به خاطر این است که منافع شخصی خودش را در آن می بیند در غیر اینصورت امکان ندارد
ظلم بیداد می کند همه از حقیقت فرار می کنند سرمایه های کلان مملکت دارد از بین می رود حق ملت پایمال می شود تا گروه اندکی به خواسته های خود برسند بیشتر ادارات و سازمانهای دولتی ایران جای برای تفریح و خوشگذرانی و اتلاف وقت می باشد و هیچ عمل مفیدی در آنها انجام نمی گیرد .
ظلم تا کی جور و جفا تا کی دروغ تا کی چرا مردم را سر کار گذاشته اید چرا حق مردم را تضیع می کنید چرا از مردم فرار می کنید و به اسم مردم حکومت می کنید چرا در این گوشة مملکت باید خانوادهایی باشند که زندگی آنها زیر خط فقر باشد چرا خانوادهایی باید باشند که به خاطر پول ناچیزی باید از هم پاشیده شوند و زنان و دختران آن خانواده به فساد کشیده شود چرا باید یک نفر به خاطر پول ناچیزی سالیان درازی را در پشت میله های زندان به سر کند و خانواده آن هم از هم پاشیده شده و ناموس آن مورد تعرض و تجاوز قرار بگیرد معمولا خانوادهایی که سرپرست اصلی آنها یعنی( پدر)بالای سر خانواده نباشد و یا از نظر مالی در تنگنا قرار گرفته باشد خانواده آن به فساد کشیده می شود .
مسئولین کشور چرا به فکر این ها نیستید شما ها باید جوابگو باشید شما ها مسئول این کشور و این مردم هستید و باید کاری انجام بدهید چرا زنان و دختران زیادی باید برای به دست آوردن پول ناچیزی به این سمت و سو کشیده شوند چرا از خواب بیدار نمی شوید چرا به مردم ظلم می کنید شما ها فردا در محضر خداوند شریف باید پاسخگو باشید شما ها باید آنجا و در محضر خدا بگویید چرا کاری را که می توانستید انجام بدهید چرا انجام نداده اید .
چرا فقط به فکر رفاه و آسایش شخصی خود هستید مگر این مردم نبودند که به شما ها رای دادند مگر شما ها نبودید که گفتید فقط می خواهید به مردم خدمت کنید .آنچه شما در قرآن کریم می خوانید آنچه شما در احادیث و روایات می خوانید به ذره ای از آن عمل کنید. قرآن کریم و نهج البلاغه را سرلوحه زندگی خود قرار دهید از آزار دادن و شکستن قلب دیگران پرهیز نمایید .
به خداوند یکتا قسم در گوشه و کنار این مملکت افرادی هستند که نان شب ندارند و با شکم گرسنه به خواب می روند در کوچه ها و خیابانها و در خرابه ها زندگی می کنند باید به فکر این ها باشید .
من کارهای عجیبی از سوی خداوند دیده ام و به آینده امیدوارم و مطمئن هستم که ظلم و ظالم هرگز پایدار نخواهد ماند و سرنگون خواهد شد هیچ وقت و هیچ کس در اوج قدرت نخواهد ماند و روزی سقوط خواهد کرد پس چند صباحی که بر مرکب قدرت سوار شده اید به فکر دیگران هم باشید و تمامی پل های پشت سر خود را خراب نکید تا روزی راه برگشتی داشته باشید .
- ۸۵/۰۴/۰۹
بازم رفته بودید پیش بهنام
آره
خدا بیامرزدش
کاش می شد که یکی دیگر جاشو واسات پرمی کرد
اما افسوس
روحش شاد و یادش گرامی
صبور باش مسافر که راه درازی در پیش داری تو