من به تو خواهم رسید؟
مسافر غریب | جمعه, ۴ فروردين ۱۳۸۵، ۰۲:۳۸ ب.ظ |
۳ نظر
از غنچه های خشکیده می نویسم از گلهای پرپر شده می نویسم از غبار حزن انگیز و باد سرد جدایی می نویسم از آفتاب سوزان می نویسم از بهار دل انگیز می نویسم تا شاید به تو برسم تو ای همدم من و تو ای مونس من .
من به تو ، به چشمان سیاهت نیازمندم من به دستهای
سخاوتمند و مهربان تو نیازمندم من به نگاههای عاشقانه
و لبخند های صمیمانه تو نیازمندم من با یک دنیا
امید و آرزو به سوی تو می آیم تا زیر نگاه لبریز از
عشق تو شکسته شوم .
- ۸۵/۰۱/۰۴
نوشته های زیبای شما را من همیشه دنبال میکنم
شما شایسته . و زیبا نثر مینویسید
موفق باشید