برای او که دور زندگی را خط کشیده بود و رفته بود یک گوشة خلوت، از راه رسیدن مسافر، از راه رسیدن بهار دوبارة زندگی بود. خودش هم نفهمید این بهار چهطور آمد و از کجا آمد. اوایل، مسافر هم یکی از همان آدمهای ریز و درشتی بود، که بود و نبودشان هیچ تفاوتی برایش نداشت. نه اینکه خیلی راحت بود؛ نه. او هم دلش میخواست یکی بود تا باهاش حرف بزند، درددل کند، و از غم و غصهها و امید و آرزوهایش بگوید. او هم خلوتی میخواست، برای یک دنیا گفتن و شنیدن. اما آدمها او را به مسیری انداخته بودند که دور خودش دیوار بکشد و به تنهایی خو بگیرد. ولی او هم بهار را دوست داشت.
مسافر، تنها کسی بود که توانست از این دیوار رد شود. و وقتی او این را فهمید، دیگر دیواری باقی نمانده بود. کمکم مسافر همة وجودش را گرفت؛ طوری که دیگر همهچیزش شده بود مسافر. مسافر، همة زندگی بود. همة سرزندگی. همة سبزی و طراوت. همة بهار. ...
مسافر، تنها کسی بود که توانست از این دیوار رد شود. و وقتی او این را فهمید، دیگر دیواری باقی نمانده بود. کمکم مسافر همة وجودش را گرفت؛ طوری که دیگر همهچیزش شده بود مسافر. مسافر، همة زندگی بود. همة سرزندگی. همة سبزی و طراوت. همة بهار. ...
- ۸۵/۰۳/۱۴
دوست عزیز، سلام. امیدوارم که حالت خوب باشه و هر روز سایتت بهتر از دیروز باشه.
سایتت زیبا و جذاب هست و امیدوارم که هر روز زیبا تر از دیروز باشه ، انشائ الله.
من هم یک وبلاگ دارم به نام جذاب، که خوشحال میشم به آن سر بزنی.
من به تازگی قالب وبلاگم را عوض کرده ام و سعی کرده ام که آنرا زیبا تر کنم. همینطور در سمت چپ وبلاگم، یک قسمت هست به نام گالری عکس، که خوشحال میشم نظر شما را درباره آن بدانم. لطفا نظرتان در مورد وبلاگم و همینطور گالری عکس ام در قسمت نظر دهی وبلاگ بدهید تا نظر شما را هم بر روی وبلاگم تاثیر دهم.
در ضمن، به نظر شما آیا ایرادی هم در وبلاگم وجود دارد؟ مثل کمبود عکس؟ لود نشدن عکس ها؟ باز نشدن فلش ها؟ و ...
خوشحال میشم که شما را در وبلاگم ببینم،
موفق باشید،
خداحافظ