دلم تنگ است ...
مسافر غریب | جمعه, ۲۲ دی ۱۳۸۵، ۰۵:۱۸ ب.ظ |
۱۰ نظر
دلم تنگ است ...
دلم چون برگهای پاییزی پر از درد است ...
صدای خش خش برگها به همراه تپیدن های قلبم می شود آغاز ....
و من تنهاتر از تنها به مرگ برگهای سبز می گریم ...
.... ولی تک برگ زردی هم برای مرگ من کافیست ....
- ۸۵/۱۰/۲۲
خیلی اتفاقی با وبلاگ شما آشنا شدم
تبریک می گم هم وبتون قشنگه و هم زیبا می نویسید
خوشحال می شم به من سر بزنید