مسافر غریب

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

من نشانی از تو ندارم،اما نشانی‌ام را
برای تو می‌نویسم در عصرهای انتظار،
به حوالی بی کسی قدم بگذار!
خیابان غربت را پیدا کن،
وارد کوچه پس کوچه‌های تنهایی شو!
کلبه‌ی غریبی‌ام راپیدا کن،
کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگی‌‌ام،
در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو!
حریر غمش ‌را کنار بزن! مرا خواهی دید با بغضی کویری که غرق انتظار است،
پشت دیوار دردهایم نشسته‌ام...
"به اندازه تمام انتظارها بی‌قرارت هستم.
اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

وقتی نیستی هر چی اشکه تو چشامه

از عذاب رفتن تو می سوزم تو اوج غربت
واسه ی بودن با تو ندارم یه لحظه فرصت
اینجا اشکه تو چشام به کسی نشون ندادم
اگه بشکنه غرورم خم به ابروم نمیارم
وقتی نیستی هر چی غصه است تو صدامه
وقتی نیستی هر چی اشکه تو چشامه
از وقتی رفتی دارم هر ثانیه از غصه ی رفتنت می سوزم
کاشکی بودی و می دیدی که چی آوردی به روزم
حالا عکست تنها یادگاره از تو
خاطراتت تنها باقیمونده از تو
وقتی نیستی یاد تو هر نفس آتیش میزنه به این وجودم
کاش از اول نمی دونستی من عاشق تو بودم

 

  • ۸۶/۰۴/۰۵
  • مسافر غریب

نظرات  (۷)

تو اگر می دانستی که چه دردی دارد ،
که چه زخمی دارد خنجر از دست عزیزان خوردن ،
از من خسته نمی پرسید که چرا غمگینی؟
که چرا تنهایی؟
×××××××××××××××
سلام خوبین
وبلاگتون هم خیلی جالبه
به من حقیر هم سر بزن
بای
  • قربانی حقیقت
  • سلام مسافر

    مطالب زیبا و جالبی داری

    مرسی

    وبلاگم تازه متولده و مشتاق حضورت


  • قربانی حقیقت
  • سلام مسافر

    از مطالب زیبات لذت بردم و مرسی از اینکه به من هم سر زدی. لطفاَ باز هم بیا و باز هم بگو


    " الاه" به روز شد و مشتاقانه منتظرحضور و نظرت شماست
    ---------------------
    "... خدایی که حرف بنده ش رو نشنوه یا به اون پاسخ نده، خدایی که با بنده ش حرف نزنه، به چه درد میخوره؟ این خدا در مان کدوم درد من میتونه باشه؟ اصلاً میشه از این خدا انتظار داشت روزی بنده ش رو فراهم کنه؟ یا میشه به چنین خدایی توکل کرد و انتظار داشت وکالت بنده ش رو عهده دار بشه؟ ..."

    خبر بزرگی در راهه ...
    ...
  • مسعود طاهری
  • سلام خونه نو مبارک امیدوا رم موفق باشید
    چه رمانتیک
    سلام
    از عذاب رفتی کی ؟؟؟؟
    منم همونایی که مارال گفت

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی