تا می توانم سخن بگویم
تا که کمرم خم نشده
تا آب مرا با خود نبرده
یا پیری از من باج نگرفته
کاش بمیرم
باغی پر از گلهای زیبایم
تا گلهایم خشک نشده
کاش بمیرم
مجنونم و در قلب لیلی جای دارم
تا که به چشمان او خار نشده ام
کاش بمیرم
از کوه و ایلم بلندتر هستم
تا کوه از من بلندتر نشده
کاش بمیرم
بهار سر سبزی و زیبایی هستم
تا زمستان جای بهارم را نگرفته
کاش بمیرم
- ۸۶/۰۸/۲۶