لحظه ها و خاطره ها
مسافر غریب | سه شنبه, ۸ دی ۱۳۸۸، ۱۰:۳۹ ق.ظ |
۵ نظر
حیف لحظه های خوبی که برای تو گذاشتم حیف غصه هایی که خوردم چون ازت خبر نداشتم بعضیها وارد زندگی ما میشوندو خیلی سریع می روند. بعضیها برای مدتی میمانند و روی قلب ما رد پا می گزارند و ما دیگرهیچ گاه همان که بودیم نیستیم تو مرا مثل خاطره ای فراموش کردی و من تو را مثل خاطره ای به یاد سپردم آخه: این رسم توست که خاطره ها رو فراموش کنی ولی من عادت کردم به اونا دل ببندم و باهاشون زندگی کنم .
- ۸۸/۱۰/۰۸
تا شقایق هست,
زندگی باید کرد…
شما چه می اندیشید؟