اینجا من مانده ام و خیال همیشگی چشمان تو
مسافر غریب | شنبه, ۲۴ مهر ۱۳۸۹، ۰۳:۴۰ ب.ظ |
۱۱ نظر
اینجا من هستم و سکوت، سکوتی شکسته و درهم بخاطر هر روز ندیدن تو
اینجا من هستم ؛ تهی از زندگی، خالیتر از همیشه؛ با کلافی درهم و پیچ در پیچ
معنی سکوتم را با چشمانم برایت بارها فرستادهام
اینجا من هستم با آوازی که هرگز نشنیدی
اینجا من هستم، تنها در پس اندوه صدای کهنه ساز
اینجا من هستم و گلی پرپر شده از عشقی کور
اینجا من هستم و دل شکستهام
اینجا من ماندهام به انتظار آن لحظه که بیایی
در شهری دور و غروبی تنگ ، که سینهام را هر آن میدرد
اینجا من ماندهام و سرمایی که استخوانم را داغون کرده است
اینجا من مانده ام با سیمایی شکستهتر از همیشه
اینجا من مانده ام و خیال همیشگی چشمان تو
- ۸۹/۰۷/۲۴