هر کسی آمد
مسافر غریب | پنجشنبه, ۴ آذر ۱۳۸۹، ۰۸:۵۳ ق.ظ |
۱۰ نظر
هر کسی آمد مرا در خویش پیدا کرد و رفت
در نگاهم بی کسی را یک معما کرد ورفت
با کلید خستگی درهای حسرت را گشود
تکه های قلب خود را نذر فردا کرد و رفت
فکرهای خسته اش را پشت افکارم نوشت
نسخه های بی کسی را باز امضا کرد و رفت
در نگاهی که مرورش یاد آبی پاک بود
کینه های کهنه اش را غرق دریا کرد و رفت
دستهایش را پر از باران احساسم نمود
آسمان را در نگاه خاک معنا کرد و رفت
- ۸۹/۰۹/۰۴
به امید یزدان پاک وبلاگ من بروز شد منتظر قدمهای پاک ایرانیتان هستم .
پیروز باشید