چقدر فاصله اینجاست بین آدمها
چقدر فاصله اینجاست بین آدمها
چقدر عاطفه تنهاست بین آدم ها
کسی به حال شقایق دلش نمی سوزد
و او هنوز شکوفاست بین آدم ها
کسی به خاطر پروانه ها نمی میرد
تب غرور چه بالاست بین آدم ها
و از صدای شکستن کسی نمی شکند
چقدر سردی و غوغاست بین آدم ها
میان کوچه دل ها فقط زمستان است
هجوم ممتد سرماست بین آدم ها
ز مهربانی دل ها دگر سراغی نیست
چقدر قحطی رویاست بین آدم ها
کسی به نیت دل ها دعا نمی خواند
غروب زمزمه پیداست بین آدم ها
و حال آینه را هیچ کس نمی پرسد
همیشه غرق مداراست بین آدم ها
غریب گشتن احساس درد سنگینی است
و زندگی چه غم افزاست بین آدم ها
مگر که کلبه دل ها چقدر جا دارد ؟
چقدر راز و معماست بین آدم ها
سلام آبی دریا بدون پاسخ ماند
سکوت ، گرم تماشاست بین آدم ها
چه ماجرای عجیبی ست این تپیدن دل
و اهل عشق چه رسواست بین آدم ها
چه می شود همه از جنس آسمان باشیم ؟
طلوع عشق چه زیباست بین آدم ها
میان این همه گل های ساکن اینجا
چقدر پونه شکیباست بین آدم ها
تمام پنجره ها بی قرار بارانند
چقدر خشکی و صحراست بین آدم ها
و کاش صبح ببینم کا باز مثل قدیم
نیاز و مهر و تمناست بین آدم ها
بهار کردن دل ها چه کار دشواریست
و عمر شوق ، چه کوتاست بین آدم ها
میان تک تک لبخند ها غمی سرخ است
و غم به وسعت یلداست بین آدم ها
به خاطر تو سرودم ، چرا که تنها تو
دلت به وسعت دریاست بین آدم ها
- ۹۰/۰۱/۱۴