ردّ دسـتهـایـــت
مسافر غریب | سه شنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۰، ۰۷:۱۵ ق.ظ |
۱۰ نظر
ردّ دسـتهـایـــت
روی فـنجان جا مانـــده
...
و جـای خـالـی یـک بــوسـه
روی لـبهـــای مــن !
کاش . . .
ای کـاش مـی شــد آخریـن بوسه ات را
جـایـی پـنهــان میکـردم
تا بــار دیـگـــر کـلمات شعــرم
بـوی دلـتـنـگــی نمی گرفتند
- ۹۰/۰۷/۲۶
همیشه همینجوریه اخرین هر چیزی به حدی برات دلچسب وشیرین میشه که دلت نمیخواد حتی یه لحظه ازش فاصله داشته باشی یا ازش دور باشی .
مثل اخرین بوسه اخرین نگاه
اخرین حرف
اینای که میگم فقط کسی میتونه درک کنه که خودت از نزدیک دستی به اتش داشته باشه نه اونی که بیرون گود هست
ولی ادمی یه خوبی که داره اینه که زود به همه چی عادت میکنی
مهم نیست تلخ یا شیرین بودنش فقط عادت میکنی