مسافر غریب

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

من نشانی از تو ندارم،اما نشانی‌ام را
برای تو می‌نویسم در عصرهای انتظار،
به حوالی بی کسی قدم بگذار!
خیابان غربت را پیدا کن،
وارد کوچه پس کوچه‌های تنهایی شو!
کلبه‌ی غریبی‌ام راپیدا کن،
کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگی‌‌ام،
در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو!
حریر غمش ‌را کنار بزن! مرا خواهی دید با بغضی کویری که غرق انتظار است،
پشت دیوار دردهایم نشسته‌ام...
"به اندازه تمام انتظارها بی‌قرارت هستم.
اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

جاده ها منتظر ماست

بیا از جایی که احساس را زندانی می کنند برویم

و تنهایی تنها آشنای قلبهاست

بیا از میان غریبه ها کوچ کنیم و برویم تا بلوغ با هم بودن

تا اوج آرزو ها

بیا از پایین بگذریم و با پیچکها از دیوار تنهایی بالا برویم

پشت دیوار باغی است و بچینیم اقاقی

بیا هجرت کنیم به جایی که همه همدیگر را باور دارند

بیا از عمق دلتنگی بگذریم و به اوج احساس برویم

بیا به شهر آرزو های دور دست سفر کنیم

جاده ها منتظر ماست

و صبح فردا طلوعی برای شروع دوباره ی احساس

بیا پرواز کنیم تا آن سوی دیدار

سپیده از راه رسید و دیگر وقتی برای ماندن نیست

بیا تا برویم ....
  • ۹۰/۱۲/۱۳
  • مسافر غریب

نظرات  (۲)

سلام متن قشنگیه مرسی
زیبا بود و ناب

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">