مسافر غریب

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

من نشانی از تو ندارم،اما نشانی‌ام را
برای تو می‌نویسم در عصرهای انتظار،
به حوالی بی کسی قدم بگذار!
خیابان غربت را پیدا کن،
وارد کوچه پس کوچه‌های تنهایی شو!
کلبه‌ی غریبی‌ام راپیدا کن،
کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگی‌‌ام،
در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو!
حریر غمش ‌را کنار بزن! مرا خواهی دید با بغضی کویری که غرق انتظار است،
پشت دیوار دردهایم نشسته‌ام...
"به اندازه تمام انتظارها بی‌قرارت هستم.
اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

هوای تو

این روزها چقدر هوای تو می کنم

حتی غروب گریه برای تو می کنم

گاهی کنار پنجره ام مینشینم و

چشمی میان کوچه رهای تو میکنم

خیره به کوچه میشوم اما تو نیستی

یاد تو  یاد مهر و وفای تو میکنم

خود نامه ای برای خودم مینویسم و

آنرا همیشه پست بجای تو میکنم

وقتی که نامه میرسد از سوی من به من

می خوانم و دوباره هوای تو میکنم

 

  • ۹۱/۰۶/۲۸
  • مسافر غریب

نظرات  (۱۰)

با عرض سلام
___________________________
از شما جهت بازدید ازاکتیو موزیک
بروزترین وبلاگ موزیک - سایت بلاگفا
دعوت به عمل می اید
>
___________________________
مدیریت وبلاگ اکتیو موزیک
بروزترین وبللاگ موزیک - سایت بلاگفا
WWW.3ND.BLOGFA.COM
___________________________
ای کاش می فهمید که چه قدر دلت هواشو کرده چرا بهش نمیگی و خودتو عذاب میدی
سلام گلم.وبت خیلی به دردم میخورهمیای با هم دوست بشیم و از مطالب هم استفاده کنیم؟اگه دوست داری بیا لینک سه طرفه انجام بدیم تا امتیاز بیشتری از گوگول بگیریم. تو لطفاً سایت منو «www.idecom.ir» با اسم «آموزش و سفارش طراحی» لینک کن بعد بهم خبر بده که با چه اسمی تو وبلاگم لینکت کنم.کار طراحی هم داشتی درخدمتم.
هوای تو

دلت برای بهار تنگیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
زندگی یعنی :

ناخواسته به دنیا آمدن

مخفیانه گریستن

دیوانه وار عشق ورزیدن

و عاقبت در حسرت آنچه دل میخواهد و منطق نمیپذیرد ، مردن . . .
مـــرحـــــم زخمهـــایـــم

کـــنج لبــان توســت....

بوســــــه نمی خواهــــــــم

سخن بگـــــــو!!!!!!!
.درود.
این غزل زیبای استاد فرامرز عرب عامری رو بارها خوندیم وهمیشه لذت بردیم واقعا غزلهای تاثیر گزاری دارند
از وبتون بخاطر این شعر دلنشین ممنونیم
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی ...
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند ...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.
خیلی قشنگ بودی-ممنون از مطالب زیبات

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">