مسافر غریب

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

من نشانی از تو ندارم،اما نشانی‌ام را
برای تو می‌نویسم در عصرهای انتظار،
به حوالی بی کسی قدم بگذار!
خیابان غربت را پیدا کن،
وارد کوچه پس کوچه‌های تنهایی شو!
کلبه‌ی غریبی‌ام راپیدا کن،
کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگی‌‌ام،
در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو!
حریر غمش ‌را کنار بزن! مرا خواهی دید با بغضی کویری که غرق انتظار است،
پشت دیوار دردهایم نشسته‌ام...
"به اندازه تمام انتظارها بی‌قرارت هستم.
اینجا زمین است مردمانش رسم عجیبی دارند اینجا وقتی گم می شوی به جای اینکه دنبالت بگردند فراموشت می کنند .

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

باران

حسن باران این است ، که تبسم دارد

گرد غم از همه چیز ، از همه جا می گیرد

همه جا بر همه کس می بارد. تو برایم باران باش فقط و فقط ...

  • ۹۳/۰۲/۱۲
  • مسافر غریب

نظرات  (۲)

موقع خداحافظی باهاش دست دادم و گفتم : آرزومند آرزوهای نیک تون [ هستم ] ...

کمی با تعجب منو نگاه کرد و گفت تو حتی از آرزوهام هم فاکتور میگیری ... فقط آرزوهای نیک ؟! ...

با لبخند گفتم بله چون هر آرزویی به صلاح نیست ...

سری تکون داد و خندید ...ارزومند ارزوهای نیکتون هستم.
احساس پرانتزی را دارم

که همه اتفاقات خوب

داخل آن اتفاق می افتد .

آری ؛ خدا را مهمان قلب کوچکم کرده ام ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">