وقتی کسی حرفاتو نمی فهمه نباید حرف بزنی
وقتی ثواب می کنی و کباب میشی نباید ثواب کنی
وقتی کسی نیست که تو را بفهمد تو هم نباید نباشی
اینها بهانه های خوبی هستن برای رفتن
اینها بهانه های خوبی هستند برای ننوشتن
پس از سالها مسافر بودن می شود دیگر مسافر نبود
می شود دیگر از سفر و جاده ننوشت
چون کسی مسافر را درک نمی کنند
چون کسی غربت جاده را نمی داند
خداحافظ مسافر غریب جاده ها
منبع : سایت ایرنا
شبی غمگین شبی بارانی و سرد
مرا در غربت فردا رها کرد
دلم در حسرت دیدار او ماند
مرا چشم انتظار کوچه ها کرد
به من می گفت تنهایی غریب است
ببین با غربتش با من چه ها کرد
تمام هستی ام بود و ندانست
که در قلبم چه آشوبی به پا کرد
و او هرگز شکستم را نفهمید
اگر چه تا ته دنیا صدا کرد ...
من پذیرفتم شکست خویش را پندهای قلب دور اندیش را // من پذیرفتم که عشق افسانه است /// این دل درد آشنا دیوانه است میروم شاید فراموشت کنم با فراموشی هم آغوشت کنم // میروم از رفتن من شاد باش از عذاب دیدنم آزاد باش // گر چه تنها تر از من میروی آرزو دارم ولی عاشق شوی آرزو دارم بفهمی درد را تلخی برخوردهای سرد را .
توی مرداب نگاهت یه نفر داره می میره
دست و پا می زنه اما واسه موندن دیگه دیره
یکی اینجا روبرومه که خرابه آرزوشه
یه مسافرغریبه س که با مردم نمی جوشه
یکی که به خاطر تو با یه دنیا در میفته
حتی واسه بی وفایی شعر عاشقونه گفته
روبروم نشسته بی تو ، زل زده تو چشمای من
می گه با سرخی آواز تلخی سکوتو بشکن
اون منم ، همون که عشقت مثه آینه روبروشه
اون منم ، همون غریبه که با هیچکس نمی جوشه
توی مرداب نگاهت یه نفر داره می میره
دست و پا می زنه اما واسه موندن دیگه دیره
دیگه دیره ، دیگه دیره...
یکی که غروب چشماش از همون مرداب خیسه
خط به خط گلایه هاشو می خونه ، نمی نویسه
نمی نویسه ، نمی نویسه...
حجت الاسلام "سید حسن خمینی" شامگاه یکشنبه با حضور در منزل "محسن میردامادی" دبیرکل حزب مشارکت که اکنون در بازدداشت به سر میبرد، با خانواده وی و دیگر زندانیان سیاسی دیدار و گفت وگو کرد.
|